Commensurability

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(ریاضی) توافق، قابل‌قیاس، قابل‌اندازه‌گیری، هم‌مقیاسی، هم‌اندازگی، هم‌پیمانگی، تناسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت commensurability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «commensurability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/commensurability

لغات نزدیک commensurability

پیشنهاد بهبود معانی