فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Determinable

dəˈtɜːrmənəbl̩ dɪˈtɜːmɪnəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    قابل‌تعیین، معلوم‌کردنی، انقضا‌پذیر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد determinable

  1. adjective definable
    Synonyms: discoverable, judicable, ascertainable, measurable, assayable, provable, deductive

ارجاع به لغت determinable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «determinable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/determinable

لغات نزدیک determinable

پیشنهاد بهبود معانی