فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Determinable

dəˈtɜːrmənəbl̩ dɪˈtɜːmɪnəbl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
قابل‌تعیین، معلوم‌کردنی، انقضا‌پذیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد determinable

  1. adjective definable
    Synonyms:
    measurable provable ascertainable discoverable deductive assayable judicable

ارجاع به لغت determinable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «determinable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/determinable

لغات نزدیک determinable

پیشنهاد بهبود معانی