یک تکه کوچک کره، یک قالب کوچک کره
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Add a knob of butter to the pan.
یک تکه کوچک کره به تابه اضافه کنید.
He spread a knob of butter on his toast.
او یک قالب کوچک کره روی نان تست خود مالید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «knob of butter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/knob-of-butter