با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Lipped

    American: ˈlɪpt British: lɪpt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adjective
    دارای لب‌های به‌خصوص، - لب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - tight-lipped
    - مهر سکوت بر لب نهاده، خاموش
    adjective
    (درمورد تنگ و لگن و غیره) لوله‌دار (مانند قوری)
    adjective
    رجوع شود به: labiate
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lipped

    1. verb To flow against or along
      Synonyms: puckered, washed, laved, lapped
    2. adjective Having a lip or lips; ; - John Keats
      Antonyms: lipless

    ارجاع به لغت lipped

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lipped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lipped

    لغات نزدیک lipped

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی