فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    New Yorker

    ˌnuː ˈjɔːrkər ˌnjuː ˈjɔːkə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      new yorkers

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    نیویورکی، اهل شهر نیویورک، بومی شهر نیویورک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - As a New Yorker, she's accustomed to the fast-paced city life.
    - به‌عنوان فردی نیویورکی، او به زندگی پرشتاب شهری عادت دارد.
    - Many New Yorkers dream of escaping the city's hustle and bustle.
    - بسیاری از اهالی نیویورک رؤیای فرار از هیاهو و شلوغی شهر را در سر می‌پرورانند.
    noun countable
    نیویورکی، اهل ایالت نیویورک، بومی ایالت نیویورک
    - New Yorkers are known for their straightforwardness and resilience.
    - نیویورکی‌ها به‌خاطر صراحت و تاب‌آوریشان شناخته شده‌اند.
    - Despite living abroad, she still considers herself a New Yorker at heart.
    - باوجود زندگی در خارج از کشور، او هنوز هم خود را نیویورکی می‌داند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد New Yorker

    1. noun a person who lives in or is from New York City
    1. noun someone who is from the state of New York

    ارجاع به لغت New Yorker

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «New Yorker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/new-yorker

    لغات نزدیک New Yorker

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه