فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Outdoors

ˌaʊtˈdɔːrz ˌaʊtˈdɔːz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adverb B1
    خارج از منزل، در هوای آزاد، بیرون
    • - I went outdoors to get some fresh air.
    • - بیرون رفتم که قدری هوای تازه بخورم.
    • - We stayed outdoors until it started to rain.
    • - در خارج از ساختمان ماندیم تا باران شروع به باریدن کرد.
    • - the lure of the great outdoors
    • - جذبه‌ی دشت‌های طبیعی و پرابهت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد outdoors

  1. noun open air; nature
    Synonyms: bucolic surroundings, country, countryside, environment, fresh air, garden, green earth, hill, mountain, open, out-of-doors, patio, without, woods, yard
    Antonyms: indoors

ارجاع به لغت outdoors

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «outdoors» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/outdoors

لغات نزدیک outdoors

پیشنهاد بهبود معانی