با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Primary Education

    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از elementary education نیز استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    آموزش ابتدایی، تحصیلات ابتدایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Primary education lays the foundation for lifelong learning.
    - آموزش ابتدایی پایه و اساس یادگیری مادام‌العمر را بنا می‌کند.
    - Many countries prioritize access to primary education for all children.
    - بسیاری از کشورها دسترسی همه‌ی کودکان به آموزش ابتدایی را در اولویت قرار می‌دهند.
    - Funding for elementary education is essential for community development.
    - تخصیص بودجه به آموزش ابتدایی برای توسعه‌ی جامعه ضروری است.
    - Elementary education plays a crucial role in a child's development.
    - تحصیلات ابتدایی نقش مهمی در رشد کودک دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد primary education

    1. noun the first stage traditionally found in formal education, beginning at about age 5 to 7 and ending at about age 11 to 13

    ارجاع به لغت primary education

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «primary education» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/primary-education

    لغات نزدیک primary education

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند