فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Uranium
jʊˈreɪniəm
jʊˈreɪniəm
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
شیمی عنصر شیمیایی اورانیم، عنصر اورانیم
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Some countries possess large reserves of uranium.
برخی از کشورها دارای ذخایر بزرگ اورانیوم هستند.
Uranium can be found in various minerals around the world.
اورانیوم را می‌توان در مواد معدنی مختلفی از سراسر جهان یافت.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
The discovery of uranium changed the course of energy production.
کشف اورانیم مسیر تولید انرژی را تغییر داد.
مترادف و متضاد uranium
-
noun a heavy toxic silvery-white radioactive metallic element; occurs in many isotopes; used for nuclear fuels and nuclear weapons
ارجاع به لغت uranium
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «uranium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/uranium
لغات نزدیک uranium
- - uranide
- - uraninite
- - uranium
- - uranographic
- - uranographical