آخرین به‌روزرسانی:
Watch Television
معنی watch television | جمله با watch television
collocation
تماشا کردن تلویزیون
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We watched television together last night.
ما دیشب با هم تلویزیون تماشا کردیم.
I like to watch television in the evenings.
من دوست دارم عصرها تلویزیون تماشا کنم.
ارجاع به لغت watch television
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «watch television» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/watch-television
لغات نزدیک watch television
- - watch pocket
- - watch scheme
- - watch television
- - watch TV
- - watch what you eat