آخرین به‌روزرسانی:
سلطانی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
صفت
فونتیک فارسی / soltaani /
royal, kingly, regal
royal
kingly
regal
وابسته به سلطان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کاخ سلطانی با فرش‌های نفیس تزئین شده بود.
The royal palace was decorated with exquisite tapestries.
تاج سلطانی زیر نور آفتاب می‌درخشید.
The kingly crown gleamed under the sunlight.
ارجاع به لغت سلطانی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «سلطانی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سلطانی
لغات نزدیک سلطانی
- - سلطاننشین
- - سلطانه
- - سلطانی
- - سلطنت
- - سلطنت پادشاهان