فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    میخ به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    مفتولی فلزی

    فونتیک فارسی

    mikh
    اسم
    nail, pin, peg, linchpin

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    - آستین مینا به میخ گیر کرد.

    - Mina's sleeve was caught on a nail.

    - با چکش میخ چوبی را به داخل سوراخ کرد.

    - With his hammer he drove the peg into the hole.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد میخ

    1. مترادف:
      مسمار وتد

    ارجاع به لغت میخ

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «میخ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/میخ

    لغات نزدیک میخ

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه