فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

نوبه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • وقت، فرصت، زمان
  • فونتیک فارسی

    nobe
  • اسم
    turn, chance, move, opportunity, crack, watch, shift, stint, go, shot, tour (of duty)
    • - او این شکست را نوبه‌ای برای یادگیری و پیشرفت می‌دانست.

    • - He viewed the setback as an opportunity to learn and improve.
    • - نوبه‌ی شماست که صحبت کنید.

    • - It is your turn to speak.
  • مالاریا
  • فونتیک فارسی

    nobe
  • اسم
    پزشکی paludal fever, malaria, intermittant fever, paludism
    • - نوبه با نیش زدن پشه در مردم به وجود می‌آید.

    • - Paludism is coming into being by mosquito biting at people.
    • - شکار نوبه متناوباً تب می‌کند.

    • - The malaria victim fevers intermittently.
  • نوبیا (نام منطقه‌ای در آفریقا در امتداد رود نیل است که از جنوب، به شمال سودان و از سمت شمال به جنوب مصر محدود می‌شود)
  • فونتیک فارسی

    nobe
  • اسم خاص
    جغرافیا Nubia
    • - بازماندگان به نوبه گریختند.

    • - The survivors fled to Nubia.
    • - موزه‌ی هنرهای زیبا یک گالری را به مجموعه‌ی فوق‌العاده‌اش از آثار باستانی نوبه اختصاص داده است.

    • - The Museum of Fine Arts has dedicated a gallery to its superb collection of ancient artifacts from Nubia.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد نوبه

ارجاع به لغت نوبه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نوبه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نوبه

لغات نزدیک نوبه

پیشنهاد بهبود معانی