زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

پاکیزه کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / paakize kardan /

to purify, to cleanse, to clean, to neaten, to deterge, to make immaculate, to make spotless

پاک کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

لطفاً قبل‌از ورود مهمان‌ها، اتاقت را پاکیزه کن.

Please neaten your room before guests arrive.

او از محلولی خاص برای پاکیزه کردن زخم استفاده کرد.

He used a special solution to cleanse the wound.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پاکیزه کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاکیزه کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پاکیزه کردن

لغات نزدیک پاکیزه کردن

پیشنهاد بهبود معانی