آخرین به‌روزرسانی:
Big Problem
معنی big problem | جمله با big problem
collocation
مشکل بزرگ
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We have a big problem; the server is down.
ما یک مشکل بزرگ داریم؛ سرور از کار افتاده است.
Climate change is a big problem for the entire world.
تغییرات اقلیمی یک مشکل بزرگ برای تمام دنیا است.
ارجاع به لغت big problem
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «big problem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/big-problem
لغات نزدیک big problem
- - big mouth
- - big picture
- - big problem
- - big shot
- - big stick