شکل جمع:
big mouthsدهنلق (کسی که رازنگهدار نبوده و چیزهایی را لو میدهد که قرار بوده محرمانه بمانند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
That big mouth of yours is going to get us into trouble.
این دهنلقیت یه روزی کار دستمون میده.
I told you not to say anything! You’ve got such a big mouth.
بهت گفته بودم چیزی نگی! واقعاً دهنلقی!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «big mouth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/big-mouth