امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Big Meal

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
وعده غذایی بزرگ، غذای مفصل link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- We had a big meal to celebrate their anniversary.
- ما برای جشن سالگرد آنها یک وعده غذایی مفصل خوردیم.
- I'm not very hungry; I had a big meal earlier.
- خیلی گرسنه نیستم؛ زودتر یک وعده غذای مفصل خوردم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت big meal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «big meal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/big-meal

لغات نزدیک big meal

پیشنهاد بهبود معانی