فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Big Meal

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

وعده غذایی بزرگ، غذای مفصل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

We had a big meal to celebrate their anniversary.

ما برای جشن سالگرد آنها یک وعده غذایی مفصل خوردیم.

I'm not very hungry; I had a big meal earlier.

خیلی گرسنه نیستم؛ زودتر یک وعده غذای مفصل خوردم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت big meal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «big meal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/big-meal

لغات نزدیک big meal

پیشنهاد بهبود معانی