حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Coiffeur
kwɑːˈfɜːrr
kwɑːˈfɜː
kwɑːˈfɜː
معنی coiffeur | جمله با coiffeur
noun
countable
formal
آرایش و پیرایش کسبوکار آرایشگر (مرد) (مخصوصاً برای زنان)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کسبوکار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The coiffeur styled my hair perfectly for the wedding.
آرایشگر موهایم را برای عروسی بسیار عالی درست کرد.
The coiffeur at the salon gave me a fabulous new haircut.
آرایشگر در سالن یک مدل موی فوقالعاده جدید برای من زد.
ارجاع به لغت coiffeur
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «coiffeur» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coiffeur
لغات نزدیک coiffeur
- - cohune
- - coif
- - coiffeur
- - coiffure
- - coign of vantage
