معنی cruise ship به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈkruːz ˌʃɪp ˈkruːz ˌʃɪp

توضیحات

همچنین می‌توان از cruise liner به‌جای cruise ship استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کشتی تفریحی، کشتی گردشی، کشتی مسافرتی، کشتی کروز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Luxurious cruise ships offer numerous amenities to their guests.

- کشتی‌های تفریحی لوکس امکانات زیادی را برای مهمانان خود ارائه می‌دهند.

- Families gathered on the deck of the cruise ship to watch the sunset.

- خانواده‌ها برای تماشای غروب آفتاب روی عرشه‌ی کشتی مسافرتی گرد هم آمدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cruise ship

noun a large passenger vessel designed for pleasure voyages, where the voyage itself and the ship's amenities are a central part of the experience

Synonyms:

floating hotel floating palace liner luxury liner ocean greyhound ocean liner passenger steamer

ارجاع به لغت cruise ship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «cruise ship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cruise-ship

لغات نزدیک cruise ship

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!