First-class Citizen

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      first-class citizens

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    collocation noun countable
    شهروند درجه‌یک، شهروند درجه‌اول

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - In this country, being a first-class citizen comes with many privileges.
    - در این کشور، شهروند درجه‌اول بودن امتیازات زیادی به همراه دارد.
    - Every individual deserves to be treated as a first-class citizen in society.
    - هر فردی در جامعه سزاوار این است که به‌عنوان شهروندی درجه‌یک با او رفتار شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد first-class citizen

    1. noun an individual or group that enjoys full rights, privileges, and opportunities within a society or system, often implying equality and non-discrimination compared to others

    ارجاع به لغت first-class citizen

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «first-class citizen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/first-class-citizen

    لغات نزدیک first-class citizen

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه