با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Moratory

American: ˈmɒrətərɪ British: ˈmɒrətərɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به قانون یا اجازه‌ی دیرکرد، وابسته به دیرانجامی مجاز، دیرکرد انگیز، دیرانجام انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت moratory

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moratory» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moratory

لغات نزدیک moratory

پیشنهاد بهبود معانی