Moses

ˈməʊzɪz ˈməʊzɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun singular
دین حضرت موسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Moses' staff turned into a serpent.
- عصای حضرت موسی به مار تبدیل شد.
- Moses spoke with God on Mount Sinai.
- حضرت موسی در کوه سینا با خداوند صحبت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moses

  1. noun United States painter of colorful and primitive rural scenes (1860-1961)
    Synonyms: grandma moses, Anna Mary Robertson Moses

ارجاع به لغت moses

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moses» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moses

لغات نزدیک moses

پیشنهاد بهبود معانی