Moslem

ˈmɑːzlem ˈmɒzlɪm ˈmɒzlɪm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
مسلمان، مسلم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد moslem

  1. adjective Of or relating to or supporting Islamism
    Synonyms: muslim, islamic, mohammedan, Musselmanic, worshiping Allah, believing in Mohammed, looking toward Mecca, following the Koran
  2. noun A believer in or follower of Islam
    Synonyms: muslim

ارجاع به لغت moslem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «moslem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/moslem

لغات نزدیک moslem

پیشنهاد بهبود معانی