با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    October

    ɑːkˈtoʊbər ɒkˈtəʊbə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    مخفف این لغت Oct است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable A1
    تقویم ماه اکتبر، دهمین ماه سال میلادی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - I was born in October.
    - من متولد ماه اکتبر هستم.
    - The weather starts to cool down in October.
    - هوا در ماه اکتبر شروع به خنک‌ شدن می‌کند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد October

    1. noun The month following September and preceding November
      Synonyms: fall month, autumn month, harvest month, football season, ""October's bright blue weather, oct, indian-summer, hunting season

    ارجاع به لغت October

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «October» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/october

    لغات نزدیک October

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی