با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Off The Beaten Track (or Path)

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    idiom
    (مکان و مسیر) کمتر شناخته‌شده، تا حدودی ناآشنا، تا حدی خارج از دایره‌ی شناخت افراد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Hawraman Takht really is off the beaten track.
    - اورامان تخت [به کُردی=هه‌ورامانی ته‌خت] به‌راستی کمتر شناخته‌شده است.
    - We wanted to find a camping site that was a little bit off the beaten path.
    - می‌خواستیم مکانی برای کمپینگ بیابیم که کمی ناشناخته باشد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد off the beaten track (or path)

    1. adjective not on the usual path
      Synonyms: not well-known, offbeat, off the beaten track, out of the ordinary, unfrequented, unusual, unvisited

    ارجاع به لغت off the beaten track (or path)

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «off the beaten track (or path)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/off-the-beaten-track-or-path

    لغات نزدیک off the beaten track (or path)

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار