فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Pesticide
ˈpestɪsaɪd
ˈpestɪsaɪd
شکل جمع:
pesticidesمعنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
uncountable
آفت‌کش، سم حشره‌کش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The use of pesticides has increased dramatically in agriculture over the past few decades.
میزان استفاده از آفت‌کش‌ها در کشاورزی در چند دهه‌ی گذشته افزایش چشمگیری داشته است.
Some people are concerned about the potential health effects of long-term exposure to pesticides.
برخی افراد در مورد اثرات بالقوه‌ی سلامتی قرار گرفتن طولانی‌مدت در معرض آفت‌کش‌ها نگران هستند.
ارجاع به لغت pesticide
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «pesticide» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pesticide
لغات نزدیک pesticide
- - pesthouse
- - pesticidal
- - pesticide
- - pestiferous
- - pestilence