امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Tinfoil

    ˈtɪnfɔɪl ˈtɪnfɔɪl ˈtɪnfɔɪl ˈtɪnfɔɪl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    ورق قلع، ورق حلب، حلبی، ورقه نازک قلعی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد tinfoil

    1. noun Foil made of tin or an alloy of tin and lead
      Synonyms:
      tin-foil tinfoil paper aluminum-foil foil lead-foil zinc foil silver-paper gold paper

    ارجاع به لغت tinfoil

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tinfoil» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tinfoil

    لغات نزدیک tinfoil

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return