فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Wheel And Deal
معنی و نمونه‌جمله‌ها
idiom
verb - intransitive
informal
زدوبند کردن، ساخت‌وپاخت کردن، تبانی کردن، رتق‌و‌فتق کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
In the world of business, you sometimes have to wheel and deal to stay ahead of the competition.
در دنیای تجارت، شما باید گاهی زدوبند کنید تا از رقبا جلوتر بمانید.
To succeed in politics, you must know how to wheel and deal with various stakeholders.
برای موفقیت در سیاست، باید بدانید که چگونه با سهام‌داران مختلف ساخت‌وپاخت کنید.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
They spent the whole afternoon wheeling and dealing, hoping to make a profitable trade.
آن‌ها کل بعدازظهر را به تبانی کردن گذراندند، به این امید که تجارت سودآوری داشته باشند.
مترادف و متضاد wheel and deal
-
idiom to try to make a profit or get an advantage using clever or complicated methods and often deceiving people or breaking the usual rules
ارجاع به لغت wheel and deal
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «wheel and deal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wheel-and-deal
لغات نزدیک wheel and deal
- - wheel
- - wheel and axle
- - wheel and deal
- - wheel bug
- - wheel cover