نیا به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
جد
فونتیک فارسی
niyaa
اسم
ancestor, progenitor, forebear, forefather
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- نیای مشترک
- common ancestor
- بسیاری از افراد نیای مشترک دارند
- A lot of the people there are descended from a common ancestor
زن
مترادف و متضاد نیا
- پدربزرگ، جد، سلف، نیاکان، نیاک
ارجاع به لغت نیا
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «نیا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/نیا
لغات نزدیک نیا
- - نی نی کوچولو
- - نی هندی
- - نیا
- - نیائی
- - نیابت