فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Overnight

ˌoʊvərˈnaɪt ˌəʊvəˈnaɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    overnighted
  • شکل سوم:

    overnighted
  • سوم شخص مفرد:

    overnights
  • وجه وصفی حال:

    overnighting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective adverb B1
    در مدت شب، در مدت یک شب، شبانه
    • - I stayed with friends overnight.
    • - شب نزد دوستان ماندم.
    • - the train's overnight stop
    • - توقف شبانه‌ی قطار
    • - He was trying to tell the good story he had heard overnight.
    • - او سعی می‌کرد که داستان خوبی را که شب پیش شنیده بود، بازگو کند.
    • - ... Overnight (he) became the master of a hundred teachers!
    • - ... یک شبه مسئله‌گوی صد مدرس شد!
    • - an overnight guest
    • - مهمان شب‌خواب، مهمان شبانه
    • - an overnight bag
    • - کیف ویژه‌ی سفرهای کوتاه
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد overnight

  1. adjective Lasting, open, or operating through the whole night
    Synonyms: lasting one night, nightlong, during the night, all-night

لغات هم‌خانواده overnight

ارجاع به لغت overnight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overnight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overnight

لغات نزدیک overnight

پیشنهاد بهبود معانی