با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    در مجموع به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    در کل

    فونتیک فارسی

    'dar majmoo
    قید
    altogether, overall, totally, all told

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    - در مجموع 38 نفر در اتوبوس بودند.

    - Altogether there were 38 people in the bus.

    - در مجموع موفقیت‌های ما بسیار مهم‌اند.

    - Altogether, our achievements are very great.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت در مجموع

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «در مجموع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/در مجموع

    لغات نزدیک در مجموع

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی