زری به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

• پارچه‌ی زربافت

• فونتیک فارسی

  zari

• اسم
  brocaded silk
  • - تولید زری

  • - brocaded silk production

  • - حاشیه‌دوزی زری

  • - brocaded silk border

• نام زن

• فونتیک فارسی

  zari

• اسم خاص
  feminine proper noun, Zari
  • - زری تصمیم گرفت تا آخر عمر مجرد بماند.

  • - Zari decided to stay single for the rest of her life.

  • - زری اندوخته‌های خود را زیر تشک پنهان می‌کند

  • - Zari hides her savings under the mattress