آخرین به‌روزرسانی:

پسر دایی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فرزند مذکر برادر مادر

فونتیک فارسی

pesar daayi
اسم

cousin, son of a maternal uncle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

او پسردایی مایک است.

He is a cousin of Mike's.

خانه متعلق به پسردایی‌ام بود.

The house belonged to my cousin.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پسر دایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پسر دایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پسر دایی

لغات نزدیک پسر دایی

پیشنهاد بهبود معانی