امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    کم‌مایه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    فونتیک فارسی

    kammaaye
    of a small capital, weak (as a liquid), [fig.] of little orsuperficial knowledge, shallow

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد کم‌مایه

    1. مترادف:
      رقیق
      متضاد:
      پرمایه
    1. مترادف:
      کم‌بضاعت کم‌معلومات‌کم‌مایه

    ارجاع به لغت کم‌مایه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کم‌مایه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کم‌مایه

    لغات نزدیک کم‌مایه

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid