آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

رقیق به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / raghigh /

diluted, weak, thin, rarefied, watery, tender, soft, liquid, tenuous, dilute, rare

diluted

weak

thin

rarefied

watery

tender

soft

liquid

tenuous

dilute

rare

کم‌غلظت، آبکی

هوای رقیق

rare atmosphere

هوای رقیق کوهستان

the rarefied mountain air

نمونه‌جمله‌های بیشتر

سوپ رقیق

thin soup

بوی رقیق اسطوخودوس فضای اتاق را پر کرد.

The faint smell of lavender filled the room.

دود رقیق

thin smoke

صفت
فونتیک فارسی / raghigh /

مجازی light, faint, bright

light

faint

bright

کم‌رنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

رنگ‌های رقیق فضای اتاق را بزرگ‌تر نشان می‌دهند.

Light colors make a room feel more spacious.

رنگ قرمز رقیق

faint red color

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رقیق

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت رقیق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رقیق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رقیق

لغات نزدیک رقیق

پیشنهاد بهبود معانی