thin, narrow, flimsy, fine, gossamer, gauzy, filmy, thinnish, lean, lank, attenuate, spare, slender, slim, gracile, lithe, svelte, slight, skinny, twiggy
thin
narrow
flimsy
fine
gossamer
gauzy
filmy
thinnish
lean
lank
attenuate
spare
slender
slim
gracile
lithe
svelte
slight
skinny
twiggy
باد سرد از لباسهای نازک او رد میشد.
The cold wind cut through his thin clothes.
جنس نازک چادر آن را برای شرایط سخت جوی نامناسب کرد.
The flimsy material of the tent made it unsuitable for harsh weather.
delicate, tender, smooth
delicate
tender
smooth
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پارچهی نرم و نازک
delicate cloth
پوست ضخیم کدومسمّایی از گوشت نازک آن محافظت میکند.
The marrow's thick skin protects its tender flesh.
shrill, high, high-pitched, sharp, piercing
shrill
high
high-pitched
sharp
piercing
صدای نازک معلم حتی در انتهای کلاس نیز به گوش میرسید.
The shrill voice of the teacher could be heard even in the back of the classroom.
صدای نازک خواننده مخاطبان را مجذوب کرد.
The singer's high-pitched voice captivated the audience.
careful, keen, intricate
careful
keen
intricate
تحلیل نازک او رابطهی پیچیدهی بین متغیرها را آشکار کرد.
His careful analysis revealed the complex relationship between the variables.
او چشمی نازک برای جزئیات در آثار هنری خود دارد.
She has a keen eye for detail in her artwork.
کلمهی «نازک» در زبان انگلیسی به thin یا slender ترجمه میشود.
این صفت برای توصیف چیزی به کار میرود که از نظر اندازه، ضخامت یا حجم کمتر از حالت عادی است و میتواند در مورد اشیاء، مواد، اجسام زنده یا حتی صدا و احساسات بهکار رود.
ویژگی اصلی چیزی که نازک است، کمحجمی یا کمضخامت بودن آن است. اجسام نازک نسبت به نمونههای ضخیمتر سبکتر هستند و اغلب ظرافت و ظاهری ظریف دارند. برای مثال، ورق کاغذ یا فلز نازک راحتتر خم میشوند و انعطافپذیری بیشتری دارند، در حالی که اشیای ضخیمتر مقاومت بیشتری در برابر فشار و وزن دارند. این ویژگی در صنایع مختلف، از طراحی لباس تا تولید ابزارآلات، اهمیت ویژهای دارد.
نازک بودن نه تنها به ظاهر و شکل جسم مربوط میشود، بلکه میتواند بیانگر ویژگیهای عملکردی یا حسی نیز باشد. برای مثال، یک صدا یا موسیقی نازک ممکن است ظریف، سبک و شفاف به نظر برسد، یا یک لایهی نازک از ماده مانند شیشه یا پلاستیک ممکن است نور را بهتر عبور دهد و در کاربردهایی مانند پنجره یا بستهبندی اهمیت داشته باشد. نازکی در این موارد باعث ایجاد حس ظرافت و لطافت میشود.
در زندگی روزمره، مفهوم نازک میتواند به ویژگیهای انسانی یا طبیعی نیز اشاره داشته باشد. موهای نازک، پوست نازک یا اندامهای ظریف نمونههایی هستند که نازکی را در موجودات زنده نشان میدهند. این ویژگیها اغلب با ظرافت، زیبایی و حساسیت همراه هستند و ممکن است نیازمند مراقبت بیشتری باشند تا آسیبپذیر نباشند.
نازک بودن در هنر و طراحی نیز جایگاه ویژهای دارد. در طراحی لباس، پارچههای نازک برای ایجاد لباسهای سبک و راحت و همچنین برای انتقال حس ظرافت و زیبایی استفاده میشوند. در طراحی داخلی و دکوراسیون، استفاده از خطوط نازک، اشیای کمحجم و مواد شفاف باعث ایجاد حس سبکی، فضای باز و هماهنگی بصری میشود.
«نازک» مفهومی است که هم بعد فیزیکی دارد و هم میتواند جنبههای حسی، عملکردی و زیباییشناختی را شامل شود. نازکی میتواند نشانهی ظرافت، سبک بودن، شفافیت و انعطاف باشد و در زندگی روزمره، هنر، صنعت و طبیعت کاربردهای فراوانی دارد. این ویژگی، با توجه به زمینهی کاربرد، میتواند هم مزیت باشد و هم نیازمند مراقبت و دقت برای حفظ کیفیت و دوام اشیاء یا موجودات نازک باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «نازک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نازک