فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

ظریف به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

zarif

elegant, nice, delicate, miniature, subtle, witty, clever victory,

زن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ظریف

  1. مترادف:
    خوشگل زیبا قشنگ لطیف ملوس ناز نازک نازنین
  1. مترادف:
    خوش‌طبع شوخ نکته‌دان نکته‌سنج نکته‌گیر
  1. مترادف:
    باریک‌اندام لاغراندام

ارجاع به لغت ظریف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ظریف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ظریف

لغات نزدیک ظریف

پیشنهاد بهبود معانی