short-term, short-range, short-run, short-lived
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
هدف کوتاهمدت ما ۱۰% افزایش در فروش است.
Our short-term goal is to increase sales by 10%.
ما باید برای بهبود وضعیت مالیمان بر استراتژیهای کوتاهمدت تمرکز کنیم.
We need to focus on short-term strategies to improve our financial situation.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کوتاه مدت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوتاه مدت