آخرین به‌روزرسانی:

    کوچیدن به انگلیسی

    معنی

    فونتیک فارسی

    koochidan

    to decamp, to march, to migrate

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت کوچیدن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «کوچیدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کوچیدن

    لغات نزدیک کوچیدن

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    implore flashback receptionist tenable get around henry think about exclusive ventriloquist sweater engagement scarf adoption accelerate kosher عشق ساعت‌مچی مسلمان پسوند من‌من پشتکار بیل باغبانی لباس پوشیدن ماساژ دادن سازدهنی میز تحریر اذیت کردن عرق‌سوز استفراغ گل ختمی