آخرین به‌روزرسانی:
گوش دادن به انگلیسی
توضیحات:
همچنین می‌توان از گوش کردن به‌جای گوش دادن استفاده کرد.
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
فعل متعدی
فونتیک فارسی / goosh daadan /
to listen, to give ear (to), to lend ear, to hark
to listen
to give ear
to lend ear
to hark
حس شنوایی را به کار بردن
لطفاً دستورالعمل‌ها را با دقت گوش دهید.
Please listen the instructions carefully.
به نجواهای باد در میان درختان گوش کن.
Hark the whispers of the wind through the trees.
فعل متعدی
فونتیک فارسی / goosh daadan /
to obey, to be at someone's back and call, to heed, to hearken, to follow
to obey
to be at someone's back and call
to heed
to hearken
to follow
اطاعت کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کودکان باید به قوانین تعیین‌شده توسط معلمان گوش دهند.
Children must obey the rules set by their teachers.
لطفاً به نصیحت من گوش کن و آن را جدی بگیر.
Please heed my advice and take it seriously.
مترادف و متضاد گوش دادن
ارجاع به لغت گوش دادن
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «گوش دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گوش دادن