با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Ali

    ˈɑːli ˈæli
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    علی (محمد علی) (با نام پیشین کاسیوس مارسلوس (زاده‌ی ۱۹۴۲- درگذشته‌ی ۲۰۱۶) بوکسور حرفه‌ای سنگین‌وزن آمریکایی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - Ali's charisma and skill made him a global icon.
    - کاریزما و مهارت علی او را به نمادی جهانی تبدیل کرد.
    - Many remember Ali as a fearless champion in the ring.
    - بسیاری از علی به عنوان قهرمانی بی‌باک در رینگ یاد می‌کنند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Ali

    1. noun United States prizefighter who won the world heavyweight championship three times (born in 1942)
      Synonyms: muhammad ali, Cassius Clay, Cassius Marcellus Clay

    ارجاع به لغت Ali

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Ali» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ali

    لغات نزدیک Ali

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار