با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    December

    dɪˈsembər dɪˈsembə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    مخفف این لغت Dec است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable uncountable A1
    تقویم ماه دسامبر، دوازهمین ماه سال میلادی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The winter solstice occurs in December.
    - انقلاب زمستانی در ماه دسامبر رخ می‌دهد.
    - December is the last month of the year, so it's a good time to reflect on the past and plan for the future.
    - دسامبر آخرین ماه سال است، بنابراین زمان خوبی برای تأمل در گذشته و برنامه‌ریزی برای آینده است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد December

    1. noun The last (12th) month of the year
      Synonyms: winter month, christmas-season, the holidays, dec, holiday-season, last month of the year

    ارجاع به لغت December

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «December» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/december

    لغات نزدیک December

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار