آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ بهمن ۱۴۰۱

    Bd

    معنی bd | جمله با bd

    abbreviation

    (با حروف کوچک) (نفت) (b/d) (barrels per day) بشکه در روز

    B/D is a measure of oil output.

    تعداد بشکه در روز معیار نفت خروجی (=تولیدی) است.

    Global oil production amounted to 89.9 million bd in 2021.

    تولید جهانی نفت در سال ۲۰۲۱ میلادی به ۸۹/۹ میلیون بشکه در روز رسید.

    abbreviation

    (با حروف کوچک) board

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    abbreviation

    اقتصاد (با حروف کوچک) (bond) اوراق قرضه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی اقتصاد

    مشاهده

    government bonds

    اوراق قرضه‌ی دولتی

    inexpensive bonds

    اوراق قرضه‌ی ارزان‌قیمت

    abbreviation

    (با حروف کوچک) boundary

    abbreviation

    (با حروف کوچک) bundle

    abbreviation

    (با حروف بزرگ) (bachelor of divinity) کارشناسی/لیسانس الهیات (=خداشناسی) مسیحیت

    I have a BD.

    لیسانس الهیات دارم.

    BD is no longer offered by the University of Otago.

    دانشگاه اوتاگو کارشناسی الهیات را ارائه نمی‌کند.

    abbreviation

    اقتصاد (با حروف بزرگ) (bank draft) حواله‌ی بانکی

    Unlike a personal cheque, a bank draft is guaranteed by the financial institution.

    بر خلاف چک شخصی، مؤسسه‌ی مالی حواله‌ی بانکی را تضمین می‌کند.

    A BD is a method of payment.

    حواله‌ی بانکی یک روش پرداخت است.

    abbreviation

    (با حروف بزرگ) bills discounted

    abbreviation

    (با حروف بزرگ) (bomb disposal) خنثی‌سازی بمب

    BD is an explosives engineering profession using the process by which hazardous explosive devices are rendered safe.

    خنثی‌سازی بمب حرفه‌ی مربوط به مهندسی مواد منفجره است که از طریق آن وسایل انفجاری خطرناک ایمن می‌شوند.

    a BD robot

    ربات خنثی‌سازی بمب

    abbreviation

    (با حروف بزرگ) brought down

    abbreviation

    پزشکی (از ریشه‌ی لاتین) (.b.d) (bis die) دو بار در روز (در نسخه‌های پزشکی نوشته می‌شود)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده
    abbreviation

    (Bangladesh) بنگلادش

    abbreviation

    (.BD) ((s)Bahrain dinar) دینار بحرین

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bd

    1. noun a bachelor's degree in religion
      Synonyms:
      bachelor-of-divinity

    ارجاع به لغت bd

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bd» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bd

    لغات نزدیک bd

    • - bcme
    • - BCP
    • - bd
    • - bd ft
    • - bday
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.