با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Catcher

    ˈketʃər ˈkætʃə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      catchers

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    ورزش (بیسبال) (بازیکن) توپ‌گیرنده، توپ‌گیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The baseball catcher caught the ball with precision.
    - توپ‌گیر بیسبال توپ را با دقت گرفت.
    - Our team's new catcher has a strong arm and excellent blocking skills.
    - توپ‌گیر جدید تیم ما بازوی قوی و مهارت‌های مهار کردن عالی دارد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد catcher

    1. noun (baseball) the person who plays the position of catcher
      Synonyms: backstop, capturer

    ارجاع به لغت catcher

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «catcher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/catcher

    لغات نزدیک catcher

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی