با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Chaldean

    American: kælˈdiːən British: kælˈdiːən
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از chaldee به‌ جای chaldean استفاده کرد.

    معنی‌ها

    adjective noun
    وابسته به ناحیه‌ی باستانی کلده و مردم و زبان و فرهنگ آن، کلدی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    adjective noun
    اهل کلده
    adjective noun
    (نادر) رمال، طالع بین، ساحر
    adjective noun
    زبان کلدی (یکی از زبان‌های سامی) (Chaldaean هم می‌نویسند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد chaldean

    1. noun An inhabitant of ancient Chaldea
      Synonyms: chaldaean, chaldee
    2. adjective Of or relating to ancient Chaldea or its people or language or culture
      Synonyms: chaldaean, chaldee

    ارجاع به لغت chaldean

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «chaldean» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chaldean

    لغات نزدیک chaldean

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی