با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Claim To Fame

    kleɪm tuː feɪm kleɪm tʊ feɪm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun phrase
    دلیل شهرت، دلیل معروف شدن (کسی یا چیزی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - His claim to fame was his exceptional skills in playing the guitar.
    - دلیل شهرت او مهارت‌های استثنایی‌اش در نواختن گیتار بود.
    - His claim to fame was winning the gold medal at the Olympics.
    - دلیل شهرت او کسب مدال طلا در المپیک بود.
    - The town's claim to fame is its annual pumpkin festival.
    - دلیل معروف شدن این شهر برگزاری جشنواره‌ی سالانه‌ی کدوتنبل است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت claim to fame

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «claim to fame» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/claim-to-fame

    لغات نزدیک claim to fame

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی