معنی computability به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

kəmˌpyuːtəˈbɪləti kɒmˌpjuːtəˈbɪləti

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

ریاضی کامپیوتر محاسبه‌پذیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The computability of the algorithm was proven through rigorous testing and analysis.

- محاسبه‌پذیری این الگوریتم از طریق سنجش و تجزیه و تحلیل دقیق ثابت شد.

- The concept of computability is a fundamental aspect of computer science.

- مفهوم محاسبه‌پذیری یکی از جنبه‌های اساسی علم کامپیوتر است.

- The computability of the software was enhanced by implementing parallel processing techniques.

- محاسبه‌پذیری این نرم‌افزار با اجرای تکنیک‌های پردازش موازی ارتقا یافت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت computability

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «computability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/computability

لغات نزدیک computability

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خط شیار خفت عقل خلع کسوت کردن خلوت شکنی خم کردنی خموشگری کردن خمیده شدن خوابکی بودن خواهکاره خود بزرگ شمار خود را خفیف کردن خود پدافند خودآئینی خودآموز خوداتکا خودانگیزانه خودایمن خودپوش خودپیشاوری خوراک پیک نیک خورشید ماهی خورگرفت کردن خوش آمدگری خوش بنیه گی خوشبینی گرایی خوشکامساز خون روش داشتن خونخوار شدن خونرنگزا خیره چشمی خیززدن خیزش موشک