معنی cryptocurrency به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈkrɪp.toʊˌkɜrː.ən.si ˈkrɪp.təʊˌkʌr.ən.si

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

اقتصاد رمزارز، کریپتوکارنسی، ارز رمزپایه

لغات تخصصی اقتصاد در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Many people believe that cryptocurrency will revolutionize the financial industry.

- بسیاری از مردم بر این باورند که رمزارز صنعت دانش مالی را متحول خواهد کرد.

- He is an expert in cryptocurrency and has written several books on the topic.

- او متخصص کریپتوکارنسی است و چندین کتاب در این زمینه نوشته است.

- The value of cryptocurrency can be highly volatile.

- ارزش ارز رمزپایه می‌تواند بسیار متغیر باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cryptocurrency

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «cryptocurrency» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cryptocurrency

لغات نزدیک cryptocurrency

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار