معنی cs به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی‌ها

abbreviation

سهم سرمایه‌ای، سرمایه‌ی سهامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

abbreviation

حالت (ها)، قضیه (ها)

abbreviation

کارمندی دولت، کارمندی کشوری

symbol uncountable

شیمی عنصر شیمیایی (Cs) سزیم، عنصر سزیم (نماد شیمیایی عنصر Cesium)

لیست لغات شیمی در انگلیسی

abbreviation abbreviation

آب‌و‌هوا ابر سیرواستراتوس

لیست لغات مرتبط با آب‌و‌هوا به انگلیسی

abbreviation

سرمایهی سهامی

abbreviation

(فرقهی مسیحی) کریسشن ساینس

abbreviation

عضو این فرقه

abbreviation

کارمندی دولت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cs

A soft silver-white ductile metallic element (liquid at normal temperatures); the most electropositive and alkaline metal

Synonyms: cesium, caesium, atomic number 55

ارجاع به لغت cs

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «cs» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cs

لغات نزدیک cs

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جامه حرفه بخصوص جامه رسمی نظامی جامه ساخته شده از فلانل جامه های گوناگون برای شنا جامه یکپارچه و کشباف جان پناه جلوی دروازه جانشین موقت جانمازآب کش جاهای دور افتاده جای خواب موقت درست کردن جای رفو جای چرخ جایزه ممتاز جایگاه خبرگزاران در ورزشگاه ها جایگاه قاضی جایگشت جبین جت توربینی جدایی گرایی جدل شناسی جذب کردن با اشتیاق جریان آهسته جریان زیرین هوا جزایر پلی نزی جزایرسند جزو عوام جزیره کم ارتفاع جستار انگیز جستاره نویس جستارپذیر