Custard
ˈkʌstərd
ˈkʌstəd
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
-
noun uncountableغذا و آشپزی کاستارد، شیرخاگین (نوعی دسر)
-
- I prefer a vanilla custard over a chocolate one, but both are delicious.
- - کاستارد وانیلی را به شکلاتی ترجیح می‌دهم اما هر دو خوشمزه هستند.
-
- I love to eat custard for dessert.
- - عاشق خوردن شیرخاگین برای دسر هستم.
-
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ارجاع به لغت custard
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «custard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/custard
لغات نزدیک custard
- - cussedness
- - cussing and kicking
- - custard
- - custard-apple
- - custer