آخرین به‌روزرسانی:
Do Weightlifting
معنی do weightlifting | جمله با do weightlifting
collocation
وزنه‌برداری کردن
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He does weightlifting at the gym three times a week.
او سه بار در هفته در باشگاه وزنه‌برداری می‌کند.
She started doing weightlifting to build muscle.
او برای عضله‌سازی شروع به وزنه‌برداری کرد.
ارجاع به لغت do weightlifting
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «do weightlifting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/do-weightlifting
لغات نزدیک do weightlifting
- - do up right
- - do violence to
- - do weightlifting
- - do well
- - do well for oneself